مهر 94 - کاش من هم ارمیا بودم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خسته ام

خسته ام خدا

تو که می دانی

هر کسی نداند

که برایم چه قدر سخت است از هر راهی می روم می خورم به بن بست

خدایا من جز تو کسی رو ندارم

کمکم کن

خسته ام

 




تاریخ : پنج شنبه 94/7/30 | 1:9 عصر | نویسنده : ارمیامعمر | نظر

آدم ها

آدم ها عجیب ترین
وغریب ترین موجودات
روی زمین اند
کاش می شد آدم نباشم
آن موقع بود که با چه صراحت هایی
می نوشتم
از این آدم ها
که خودشان هم تکلیف شان ببا خودشان معلوم نیست
هر چند الآن هم برایم فرقی نمی کند
اما حالا نه موقعیت نوشتن است نه
وقتش
نه این که حتی
امکانش
اما من از این می ترسم
که من که دوست ندارم در این زندگی باشم
وبه همه می گویم در حاشیه اید
از این متن
که از نظر خیلی ها وشاید همه
متن زندگی نیست
وشاید واقعا هم نباشد
اما من فکر می کننم حداقل اگر در متنش نیستم
در مسیرش هستم
روزی کم کم
همان طور که همیشه
برای ادامه ی این راه
هی از اول  مسیر را آمدم روزی
برسد که من هم
در حاشیه ای ترین نقطه ی این زندگی قرار بگیرم
و دیگر کسی مثل من
نباشد
وهمه ی این آرزو ها بر باد فنا برود
و مثل این مخترع ها که زندگی ما را خراب کرده اند
وشاید هم نه
که مثلا یکی این ور دنیا اکسیژن را کشف می کرد
و برای اثبات این کشف به همه
عمرش را می گذاشت
وبعد به خاطر یک عده احمق
که سر از چیزی در نمی آوردند و
این دلیل ها را نقض می کردند آنقدر از عمرش می گذشت
که می میرد و
یکی دیگه آن ور دنیا از اول به .شف این قضیه می پرداخت
و آخرش هم اسم یکی دیگر را می گذاشتندرویش که آن قدر
سخت باشد که ما هم
توان حفظ اسم آن را نداشته باشیم که برسد فهم قضیه اش
البته که اصلا اسم مهم نیست
اما شاید آخر این قضیه هم این طور شود




تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 1:39 عصر | نویسنده : ارمیامعمر | نظر

انسان

این روز ها نه من کسی را می فهمم نه کسی من را
چه بهتر آخه
آدم ها
آدم ها را می گویم
فهمینشان مثلآدم نیست

همه بشرند اما عده ی اندکی انسان




تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 1:33 عصر | نویسنده : ارمیامعمر | نظر

حال

 حال جسمم شاید

والبته شاید خوب باشد

ولی از حال روحم

مطلع مطلع هستم

ومطمئنم

اطمینانی

که در زندگیم به این

اندازه در هیچ چیز وجود نداشته که خیلی خراب

بد و شاید افتضاح است

وگنگ ومنگ

سردر گم

و گم شده در این کوچه های زندگی ام




تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 1:19 عصر | نویسنده : ارمیامعمر | نظر

لیاقت

من لیاقت رفتن به حوزه را که ندارم هیچ

اصلا بدرد آنجا

نمی خورم یک انسان گناهکار و

کسیب که هر چیزی را می داند از نظر من

لیاقت رفتن به حوزه را که اصلا نداررد

لیاقت سزبازی امام زمان را هم ندارد

خدا یک چیزی می داند

شهیدان از

کسانی که از اول خوب بوده اند

واقعا پاک هستند انتخاب میکند

 یکی مثل من

حتی نباید به فکرش هم خطور کند که روزی شاید شهید بشود

اگر من شهید بشوم که

آبروی همه ی شهید ها را برده ام

 آخه این چه وضیست

نمی شود که من که هنورز در خم کوچه ی اول هم نیستم

بلکه دارم به این فکر می کنم که بروم یا نه

که لیاقت شهادت که هیچ سربازی امام زمان که

هیچ

لیاقت طلبه بودن که هیچ

لیاقت مردن هم ندارم

باید آن قدر در این دنیا

دار مکافات

سختی بکشم

که دیگر جان در بدنم نماند




تاریخ : چهارشنبه 94/7/29 | 10:56 صبح | نویسنده : ارمیامعمر | نظر

  • paper | قالب وبلاگ | بلاگ اسکای