کاش من هم ارمیا بودم

هی به خودم می گم وباز خراب میکنم

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

ومثلبقیه مرد چه سخن ننگینیست

 مبازه با نفس یعنی

هر چه دلت خواست و به خودت گفتی دلم می خواهد این کارا انجام دهم

به جایش بگو نفسم می خواهد این کار را انجام دهم  ومطابق رضایی خدا بود

انجام ندهی

 اینهمه کاش من هم ارمیا بودم هایت

 این است این همه مبازه با نفس ات

چرا

چرا اسیر دام شیطان شدی

 چرا در این دنیا آن قدر قغرق شدی که به خاطر نداشتن چیز های دنیایی

جاه ومقام

این قدر

غمگین وناراحتی چ ر ا

همه چیز را می خواهی به این دنیا بفروشی چرا می خری انگ

این که

مثل بقیه باشی

چرا دنیا طلب

شهوت پرست

خودخواه

شدهای

چرا چشم هایت باز نمی کنی به خودت نمی گویی که همه چیز این جا نیست هرچند همه چیز هم ببهشت نیست

ولی آیا

 تقزب به خدا

رسیدن به  قرب خدا

نزیکی به خدا

آنقدر ی  که فقط تنهایی تو با خدا

به تو آرا مش بدهد

کم چیزیست

مگر هدف خلقت  غیر از این است

تو بگو

پس چرا این گونه خودت را اسیر مادیات

و دنیا طلبی می کنی

تو تمام تلاشت رابکن

 خدا آن بالاست